محمدفرزامی- خبر جنوب فارس
ازدیربازکه بشرخودراشناخت وباتفکروتکلم ادعای سروری بردیگرموجودات نمودوبه اعتبارهمین دوپدیده شگرف خلقت برای برآورده نمودن وپاسخ به نیازهای متنوع وبسی پیچیده روحی ومعنوی خودکه هزاران بارفراترازنیازهای مادی وجسمی اوست ،آهنگ وکلام موزون راتجربه،توسعه وتکامل بخشید،آنچنانکه گویی این هردوجزئی ازتاروپودفطرت اوبوده اند.
پرواضح است که ابتدا،آهنگ هاواصوات حنجره خودآدمی درخدمت اوپاسخگوی این مهم بوده است.اماعطش درونی آدمیزادچنان بودکه تارهای صوتی اوباآن همه انعطاف وانعکاس وارتعاشات معجزه گرنتوانست اوراسیراب نماید،ازهمین رو،باتفکرونبوغ بی نظیرخودبه کشف موسیقی نائل آمد،وازهمین روست که بقول آن متفکرموسیقی(واگنر)انجاکه کلام بازمی ماندموسیقی آغازمی شود.اماموسیقی چیست وچه خصوصیاتی بایدداشته باشد: یک تعریف کلی ،ساده ومقبول قدیمی می گوید: موسیقی غذای روح است،اماکیفیت این غذابایدمعلوم شود. مغزبشردارای احساسات وعواطف وهیجانات بسیاری چون مهر،عشق،عطوفت،ترحم،خشم،انتقام،ترس،تنفر،غم،درد،شادی،شورونشاط،بی قراری،اندوه،شوق ،ارامش ودلهره و…..است که برخی مثبت وبرخی هم منفی است ویک انسان سالم وعادی بابدمقداری ازهمه ی مواردبرشمرده شده رادرذات ونهادوبطن خود،داشته باشد.عقیده ونظرم براین است که موسیقی مرهمی بردردهاوعاملی است که می تواندکمی وکاستی هاراباقوه ی محرک خودبه تعادل بکشاندودرادامه به تفاهم. یابه عبارتی دیگر یک میانجی مصلح ومتعادل کننده باشد.دست آخراینکه موسیقی بازتاب غم هاوشادی ها،آمال وآرزوها،دلاوری ها،حماسه ها،ماجراهای شوروشوق ها،وانعکاس همه ی احساسات وعواطف وفرایندهای عینی ومادی ومعنوی وذاتی انسان است.موسیقی می تواندهم به ماشادمانی ببخشدوهم غم واندوه. خلاصه این که موسیقی که زائیده ی نیازعقل بوده بایددرخدمت برانگیختن تامل وتفکرباشدنه چیزدیگر.متاسفانه چندی است افرادی موسیقی عامه پسندوسطحی ویابندتنبانی وسخیف وضعیف ، بخوردمردم می دهند وادعادارندکه موسیقی فقط هشکله وکارکردشادی ورقص درکناردست زدن وپایکوبی وحرکات تندوعربده کشیدن است.درحالیکه کاربردموسیقی فراترازرقص وپایکوبی است،بنابراین دراینکه شادی ونشاط وسرمدی وتحرک وانبساط خاطرکه ازممتازترین موهبت های حیاتندوبرای انسان مفیدولازم است،جای هیچگونه شکی وتردیدی نیست،امابه روال وقاعده اش وبه نحوی که کلیت کاروهنردچارآسیب نگردد. متاسفانه چندی است که گروه هایی درقالب ونام ارکسترباحضوردرمراسمات عروسی وعقدکنان وحنابندان باخوانش اشعاری بی مایه وفطیر وبی سروته وفاقدمعناومفهوم ،موسیقی دیارمان رابه سمت پرتگاه بی مایگی هل می دهند.
آهنگ ها ونواهادراستان کهگیلویه وبویراحمد:
سازها: سازچوب بازی وسازرقص سازجنگ نامه”چوب بازی” آواز: یاریار-دی بلال غمونه”غم نامه” سرو”سرود” شربه”شروه” شاهنومه خونی”شاهنامه خوانی” طول چپ”طبل چپ” کوگ رو پای کتلی پای کتلی: شکلی ازآوازهای عزاداری است که آن رابه همراه کتل می خوانند. کتل به این ترتیب بوده که چندین اسب ویایک راس اسب راباسازوبرگ لازم اماده می کردندوبه دوراندام وزین اسب هاپارچه سیاه می گستراندندومی پوشاندند،دربعضی مواقع اسب فردجانباخته راباشال وقطاروتفنگ اومجهزوتعدادی اززنان ومردان فامیل بدوراسب می چرخیدندوعزاداری می کردند.
محمدفرزامی پژوهشگربنیادایران شناسی شعبه استان کهگیلویه وبویراحمد